اتنوموزیکولوژی (قوم موسیقی‌شناسی)

اتنوموزیکولوژی، که قبلاً موسیقی‌شناسی تطبیقی از آن نام برده می‌شد، مطالعه موسیقی در زمینه فرهنگی است و اغلب آن را انسان‌شناسی یا مردم‌نگاری موسیقی می‌دانند. اگرچه اغلب به مطالعه موسیقی غیرغربی می پردازد، اما شامل مطالعه موسیقی غربی از منظر مردم شناسی یا جامعه شناختی، مطالعات فرهنگی و جامعه شناسی و همچنین سایر رشته های علوم اجتماعی و انسانی می‌شود. برخی از اتنوموزیکولوژیست ها عمدتاً مطالعات تاریخی را انجام می دهند، اما اغلب آنها در مشاهدات طولانی مدت درگیر کارهای مشارکتی هستند یا رویکردهای قوم نگاری، موسیقی شناختی و تاریخی را در کار میدانی خود ترکیب می کنند. بنابراین، بورس تحصیلی اتنوموزیکولوژیک را می توان به عنوان یک جزء کار میدانی قابل توجه و فشرده، که اغلب شامل اقامت طولانی مدت در جامعه مورد مطالعه است، مشخص کرد.

مطالعات موسیقی مردم پسند

مطالعات موسیقی مردم پسند ، که «به طور کمی انحرافی» به عنوان موسیقی شناسی عامه پسند شناخته می شوند، در دهه 1980 ظهور کرد. زیرا تعداد فزاینده ای از موسیقی شناسان، اتنوموسیکولوژیست ها و دیگر انواع مورخان فرهنگ آمریکایی و اروپایی شروع به نوشتن درباره موسیقی مردم پسند گذشته و حال کردند. اولین مجله ای که بر مطالعات موسیقی مردم پسند متمرکز بود، موسیقی عامه پسند بود که انتشار آن در سال 1981 آغاز شد. در همان سال یک انجمن دانشگاهی که صرفاً در این موضوع تمرکز کرده بود تشکیل شد، انجمن بین المللی ای برای مطالعه موسیقی مردم پسند. انگیزه تأسیس انجمن تا حدی به دستور کار میان رشته ای موسیقی شناسی مردم پسند بود، هرچند که این گروه با رویکرد «موسیقی شناسانه» و «جامعه شناختی» قطبی شده مشخص شده است که نمونه ای از موسیقی شناسی رایج است.

تئوری، تحلیل و آهنگسازی موسیقی

تئوری موسیقی رشته‌ای از مطالعات است که عناصر موسیقی را توصیف می‌کند و شامل توسعه و کاربرد روش‌هایی برای آهنگسازی و تجزیه و تحلیل موسیقی از طریق نت‌نویسی و گاهی اوقات خود صدای موسیقی است. به طور کلی، نظریه ممکن است شامل هر بیانیه، باور یا تصوری از موسیقی یا در مورد آن باشد.

برخی از نظریه پردازان موسیقی تلاش می کنند تا تکنیک هایی را که آهنگسازان به کار می برند با وضع قوانین و الگوها توضیح دهند. دیگران تجربه گوش دادن یا اجرای موسیقی را الگوبرداری می کنند. اگرچه از نظر علایق و تعهدات بسیار متنوع هستند، بسیاری از نظریه پردازان موسیقی غربی بر این باورند که اعمال آهنگسازی، اجرا و گوش دادن به موسیقی ممکن است با درجه بالایی از جزئیات توضیح داده شود (این، برخلاف تصوری از بیان موسیقی اساسا غیر قابل وصف جز در صداهای موسیقی). به طور کلی، آثار تئوری موسیقی هم توصیفی و هم تجویزی هستند و سعی می‌کنند هم عمل را تعریف کنند و هم روی تمرین بعدی تأثیر بگذارند.

موسیقی دانان  برای درک روابط ساختاری در موسیقی (تقریباً همیشه نت‌دار) تئوری موسیقی را مطالعه می‌کنند. آنها موسیقی را مطالعه می‌کنند تا بفهمند چگونه می‌توانند جلوه‌ها و ساختار آثار خود را تولید کنند. موسیقی دانان  ممکن است تئوری موسیقی را مطالعه کنند تا تصمیمات پیش آهنگسازنه و آهنگسازی خود را هدایت کنند. به طور کلی، تئوری موسیقی در سنت غربی بر هارمونی و کنترپوان تمرکز می کند و سپس از آنها برای توضیح ساختار در مقیاس بزرگ و ایجاد ملودی استفاده می کند.

روانشناسی موسیقی

روان‌شناسی موسیقی محتوا و روش‌های همه زیرشاخه‌های روان‌شناسی (ادراک، شناخت، انگیزه، و غیره) را برای درک چگونگی ایجاد، درک، واکنش به آن و گنجاندن موسیقی در زندگی روزمره افراد و جوامع به کار می‌گیرد. شاخه های اصلی آن شامل موسیقی شناسی شناختی است که بر استفاده از مدل های محاسباتی برای توانایی های موسیقایی و شناخت انسان تاکید دارد و علوم اعصاب شناختی موسیقی که نحوه تجلی و تولید موسیقی در مغز را با استفاده از روش شناسی های علوم اعصاب شناختی مطالعه می کند. جوانب این رشته می تواند بسیار تئوریک باشد و بسیاری از مقوله های روانشناسی موسیقی مدرن به دنبال بهینه سازی شیوه ها و حرفه های اجرای موسیقی، آهنگسازی، آموزش و درمان است.

تمرین و تحقیق عملکرد

تمرین اجرا از بسیاری از ابزارهای موسیقی شناسی تاریخی برای پاسخ به این سؤال خاص استفاده می کند که چگونه موسیقی در مکان های مختلف در زمان های مختلف گذشته اجرا می شد. اگرچه قبلاً به موسیقی اولیه محدود می شد، اما تحقیقات اخیر در شرایط اجرا، سؤالاتی از جمله اینکه چگونه تاریخچه اولیه ضبط بر استفاده از ویبراسیون در موسیقی کلاسیک یا سازهای دیگر تأثیر گذاشته است.

در مبحث موسیقی شناسی، تمرین اجرایی بر گردآوری و ترکیب شواهد در مورد نحوه اجرای موسیقی تأکید دارد. نکته مهم دیگر، یادگیری نحوه آواز خواندن معتبر یا اجرای یک ساز تاریخی معمولاً بخشی از هنرستان یا سایر آموزش های اجرایی است. با این حال، بسیاری از محققین برتر در تمرین اجرا نیز نوازندگان عالی هستند.

تحقیقات اجرای موسیقی (یا علم اجرای موسیقی) به شدت با روانشناسی موسیقی مرتبط است. هدف آن مستندسازی و توضیح جزئیات روانشناختی، فیزیولوژیکی، جامعه شناختی و فرهنگی در مورد نحوه اجرای واقعی موسیقی (به جای اینکه چگونه باید اجرا شود). رویکرد تحقیق به سمت سیستماتیک و تجربی است و شامل جمع آوری و تجزیه و تحلیل داده های کمی و کیفی است. یافته های تحقیق اجرای موسیقی اغلب می تواند در آموزش موسیقی کاربرد داشته باشد.